فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

تجارت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • دادوستد، بازرگانی، معامله
  • فونتیک فارسی

    tejaarat
  • اسم
    business, commerce, trade, traffic, buying and selling, enterprise, truck, mercantile, merchandising, commercial
    • - واکنش شدید به دخالت دولت در تجارت

    • - a backlash against government interference in commerce
    • - استدلال‌های او در دفاع از تجارت آزاد مجاب‌کننده بود.

    • - His arguments in defence of free trade were cogent.
    • - دخالت دولت از رشد تجارت جلوگیری می‌کند.

    • - Government interference discourages the growth of trade.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد تجارت

ارجاع به لغت تجارت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تجارت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تجارت

لغات نزدیک تجارت

پیشنهاد بهبود معانی