آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴

    تخم‌گذاری به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / tokhmgozaari /

    oviparity, laying eggs, oviposition

    oviparity

    laying eggs

    oviposition

    تخم‌ کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    تخم‌گذاری لاک‌پشت ویژگی بارز او نسبت به دیگر خزندگان است.

    The oviparity of turtles is a distinguishing feature from other reptiles.

    بسیاری از گونه‌های ماهیان تخم‌گذاری می‌کنند.

    Many species of fish exhibit oviparity.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج تخم‌گذاری

    تخم‌گذاری به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «تخم‌گذاری» در زبان انگلیسی به egg-laying ترجمه می‌شود.

    تخم‌گذاری فرآیندی زیستی و بنیادین در چرخه‌ی تولیدمثل بسیاری از جانوران، به‌ویژه پرندگان، خزندگان، دوزیستان، حشرات و برخی گونه‌های آبزی همچون ماهیان است. در این فرآیند، ماده‌ی بالغ پس از طی دوره‌ی بلوغ جنسی، تخم‌هایی را که درون بدنش شکل گرفته‌اند، در محیط بیرونی قرار می‌دهد تا تحت شرایط مناسب، رشد جنینی ادامه یافته و جانداران تازه‌متولدشده‌ای به‌وجود آیند. بسته به گونه‌ی جانور، شکل، اندازه، رنگ، پوسته و حتی محل تخم‌گذاری می‌تواند کاملاً متفاوت باشد و هر یک از این ویژگی‌ها با سازگاری‌های خاص زیستی مرتبط است.

    در میان پرندگان، تخم‌گذاری رفتاری بسیار پیچیده و دقیق است. پرنده‌ی ماده با دقت محل مناسبی را برای ساخت لانه انتخاب می‌کند—چه در شاخه‌های درخت، لبه‌ی صخره‌ها یا حتی در گوشه‌ای امن روی زمین. سپس با استفاده از مواد طبیعی مانند شاخه، پر، خزه و گل، محیطی ایمن برای تخم‌ها فراهم می‌سازد. تخم‌گذاری معمولاً در فواصل زمانی منظم انجام می‌شود و تعداد تخم‌ها بسته به گونه‌ی پرنده متفاوت است. پس از تخم‌گذاری، دوره‌ی جوجه‌کشی آغاز می‌شود که طی آن پرنده، معمولاً با خوابیدن روی تخم‌ها، دمای لازم را برای رشد جنین فراهم می‌کند.

    در گونه‌هایی مانند خزندگان و دوزیستان، تخم‌گذاری معمولاً در مکان‌های مرطوب یا در زیر خاک انجام می‌شود. برخی گونه‌ها مانند لاک‌پشت‌ها، ده‌ها تخم را در گودال‌هایی در ساحل می‌گذارند و سپس آن‌ها را با شن می‌پوشانند تا از نور مستقیم و شکارچیان در امان بمانند. در مورد حشرات، تخم‌گذاری گاه با استفاده از سازوکارهای بی‌نظیر انجام می‌شود: حشره ماده ممکن است تخم‌های خود را درون بدن گیاه یا حتی بدن جانور دیگر قرار دهد تا لاروها در محیطی امن رشد کنند. این رفتارها همگی نشان‌دهنده‌ی پیچیدگی و تنوع فوق‌العاده‌ی استراتژی‌های تولیدمثل در دنیای جانوران هستند.

    نکته‌ی جالب آن است که تخم‌گذاری فقط یک عمل فیزیکی صرف نیست، بلکه بخشی از چرخه‌ی ژنتیکی، بقاء نسل و تکامل محسوب می‌شود. ویژگی‌های رفتاری، فیزیولوژیکی و محیطی مرتبط با تخم‌گذاری در طول هزاران سال با انتخاب طبیعی سازگار شده‌اند تا بهترین شانس زنده‌ماندن برای نسل آینده فراهم گردد. برخی جانوران حتی توانایی تخم‌گذاری در پاسخ به شرایط محیطی خاص را دارند؛ مثلاً در شرایط آب‌و‌هوایی سخت، روند تخم‌گذاری به تعویق می‌افتد تا شانس بقاء تخم‌ها افزایش یابد.

    با وجود آن‌که انسان‌ها به شکل مستقیم در زمره‌ی جانداران تخم‌گذار قرار نمی‌گیرند، تخم‌گذاری در زندگی روزمره‌ی بشر نقش مهمی دارد؛ از منظر تغذیه‌ای، کشاورزی، زیست‌شناسی و حتی صنعت. پرورش طیور تخم‌گذار یکی از ارکان اصلی تأمین منابع پروتئینی در بسیاری از کشورهاست. همچنین، مطالعه‌ی رفتار تخم‌گذاری در گونه‌های مختلف، اطلاعات ارزشمندی درباره‌ی چرخه‌ی زندگی، بوم‌شناسی و تغییرات محیطی به دانشمندان ارائه می‌دهد.

    ارجاع به لغت تخم‌گذاری

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «تخم‌گذاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تخم‌گذاری

    لغات نزدیک تخم‌گذاری

    • - تخم کن
    • - تخم‌گذار
    • - تخم‌گذاری
    • - تخم گذاشتن مرغ
    • - تخم گیری کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.