فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Back Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb
    پشت‌ورو کردن وسیله‌ای از فاصله‌ی محدود
  • phrasal verb
    دبه کردن، جا زدن
  • phrasal verb
    بر هم زدن، لغو کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد back out

  1. verb Reverse a vehicle from a confined space, withdraw
    Synonyms: avoid, back down, back pedal, beg off, blow it off, cancel, chicken out, cop out, get cold feet, give up, go back on, recant, renege, resign, scratch, shy from, surrender, throw in the towel, weasel out, welsh, wiggle out, worm out
  2. phrasal verb Withdraw from something one has agreed to do
  3. phrasal verb Undo a change

ارجاع به لغت back out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «back out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/back-out

لغات نزدیک back out

پیشنهاد بهبود معانی