آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Prefix

ˈpriːfɪks ˈpriːfɪks ˈpriːfɪks

شکل جمع:

prefixes

معنی prefix | جمله با prefix

noun verb - transitive adverb

پیشوند، پیشوندی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

In the word "reexamination" ,"re" is a prefix.

در واژه‌ی «بازآزمایی» «باز» پیشوند است.

Physicians use the prefix "Dr.".

پزشکان از عنوان «دکتر» استفاده می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a B-52 bomber

بمب افکن ب - 52

a prefixed word

واژه‌ی پیشونددار

He insists on prefixing the title of "Dr." to his name.

او اصرار دارد که عنوان «دکتر» را جلو اسم خود بکار ببرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد prefix

  1. noun an addition
    Synonyms:
    affix adjunct prefixture preflex
  1. noun a designation
  1. verb attach a prefix to
    Antonyms:

سوال‌های رایج prefix

شکل جمع prefix چی میشه؟

شکل جمع prefix در زبان انگلیسی prefixes است.

ارجاع به لغت prefix

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prefix» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prefix

لغات نزدیک prefix

پیشنهاد بهبود معانی