شکل جمع:
fallaciesسفسطه، دلیل سفسطهآمیز، استدلال غلط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their religious reasoning is full of fallacies and deliberate lies.
استدلالهای دینی آنها از سفسطه و دروغ عمدی پر است.
a fallacy of the senses
اشتباه حسی
a fallacy of the eye
خطای بصری، رمژک چشمی
It is a total fallacy that physical punishment is necessary for children.
این باور که تنبیه بدنی برای بچهها لازم میباشد، اشتباه محض است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fallacy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fallacy