با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Non Sequitur

ˈnɑːnˈsekwətər nɒnˈsekwətə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
حرف بی‌ربط، حرف غیرمرتبط (به موضوع مورد بحث)
- His comment about the weather was a complete non sequitur in the middle of our conversation about politics.
- اظهار نظر او در مورد آب‌وهوا در وسط گفت‌وگوی ما در مورد سیاست کاملاً بی‌ربط بود.
- She often inserts non sequiturs into her speeches.
- او اغلب حرف‌های غیرمرتبط را وارد سخنرانی‌های خود می‌کند.
noun countable
(منطق) استدلال غلط، مغالطه
- The author's use of non sequiturs throughout the novel confused the readers.
- استفاده‌ی نویسنده از استدلال‌های غلط در رمان خوانندگان را سردرگم کرد.
- The professor pointed out a non sequitur in the student's essay.
- استاد به مغالطه‌ی موجود در مقاله‌ی دانشجو اشاره کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت non sequitur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «non sequitur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/non-sequitur

لغات نزدیک non sequitur

پیشنهاد بهبود معانی