با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Tergiversator

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مرتد، طفره‌رو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tergiversator

  1. noun A respondent who avoids giving a clear direct answer
    Synonyms: hedger, equivocator
  2. noun A person who has defected
    Synonyms: apostate, defector, deserter, recreant, renegade, runagate, turncoat, rat

ارجاع به لغت tergiversator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tergiversator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tergiversator

لغات نزدیک tergiversator

پیشنهاد بهبود معانی