امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Apostate

əˈpɑːsteɪt əˈpɒsteɪt / / -stət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
از دین برگشته، مرتد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- He was an apostate Catholic.
- او یک کاتولیک بود که از دین برگشته بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد apostate

  1. noun traitor
    Synonyms:
    turncoat defector deserter rat renegade backslider dissenter heretic recreant nonconformist
    Antonyms:
    loyalist adherent faithful

ارجاع به لغت apostate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «apostate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apostate

لغات نزدیک apostate

پیشنهاد بهبود معانی