امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Shove Off

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
1- با هل دادن قایق را از کرانه دور کردن 2- (عامیانه) راهی شدن، عزیمت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد shove off

  1. verb leave quickly
    Synonyms:
    blow clear out depart exit get off go go away pull out push off quit run along start out take off vamoose
    Antonyms:
    arrive come

ارجاع به لغت shove off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shove off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shove-off

لغات نزدیک shove off

پیشنهاد بهبود معانی