آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Push Off

معنی push off | جمله با push off

phrasal verb

عامیانه عزیمت کردن، رهسپار شدن، رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

We stopped at Denver for the night and were ready to push off again the following morning.

شب را در دنور ماندیم و آماده بودیم تا صبح بعد دوباره رهسپار شویم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد push off

ارجاع به لغت push off

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «push off» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/push-off

لغات نزدیک push off

پیشنهاد بهبود معانی