فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Wend

wend wend

معنی

noun adverb

پیمودن، منتقل کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wend

  1. verb to move along a particular course
    Synonyms:
    go travel proceed pass fare journey push on make-one-s-way stroll saunter meander shift remove change alter slav sorb

Collocations

to wend one's way

راه خود را در پیش گرفتن، به راه خود ادامه دادن

ارجاع به لغت wend

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wend» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wend

لغات نزدیک wend

پیشنهاد بهبود معانی