فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Carom

American: ˈkærʌm British: ˈkærəm

توضیحات:

همچنین می‌توان از carrom به‌ جای carom استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun verb - intransitive

(بازی بیلیارد - ضربه‌ای که طی آن گوی سفید cue ball به گوی دیگر یا دیواره‌ی میز خورده و سپس به توپ مورد هدف می‌خورد) کارم

noun verb - intransitive

گوی سفید را به دیواره و سپس گوی دیگر زدن، گوی سفید را با یک ضربه به دو گوی مورد هدف زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun verb - intransitive

خوردن و ورجهیدن

The car caromed off several trees and landed in a creek.

اتومبیل به چند درخت خورد و در نهر افتاد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد carom

  1. verb to strike a surface at such an angle as to be deflected
    Synonyms:
    strike bounce glance skim graze rebound bump ricochet skip dap
  1. noun a shot in billiards in which the cue ball contacts one object ball and then the other
    Synonyms:
    ricochet cannon

ارجاع به لغت carom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «carom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carom

لغات نزدیک carom

پیشنهاد بهبود معانی