امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prodigality

ˌprɒdɪˈɡælɪti ˌprɒdɪˈɡælɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable formal
اسراف، ولخرجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The company's prodigality in spending resources on unnecessary projects hindered its growth.
- اسراف شرکت در صرف منابع برای پروژه‌های غیر ضروری مانع رشد آن شد.
- The government's prodigality in allocating funds resulted in a budget deficit.
- ولخرجی حکومت در تخصیص بودجه منجر به کسری بودجه شد.
noun uncountable formal
زیاد بودن (در مقدار یا کیفیت)
- The prodigality of her talent as a singer left the audience in awe.
- زیاد بودن استعدادش به عنوان خواننده، تماشاگران را شگفت‌زده کرد.
- The prodigality of her talent was evident in every brushstroke of her paintings.
- زیاد بودن استعداد او در هر ضرب قلم‌موی نقاشی‌های او مشهود بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prodigality

  1. noun Affluence
    Synonyms:
    money profusion abundance
  1. noun Wastefulness
    Synonyms:
    extravagance lavishness waste profligacy dissipation extravagancy profuseness profusion squander wastefulness highlife high-life

ارجاع به لغت prodigality

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prodigality» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prodigality

لغات نزدیک prodigality

پیشنهاد بهبود معانی