با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Fermentation

ˌfərmənˈteɪʃn̩ ˌfɜːmenˈteɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fermentations

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adjective adverb
    تخمیر
    • - Alcohol is made through the fermentation of sugar.
    • - الکل از تخمیر شکر به‌وجود می‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد fermentation

  1. noun effervescence
    Synonyms: ebullition, turbulence, souring, agitation, foaming, frothing, seething, bubbling, leavening, evaporation, volatilization, dissolving

ارجاع به لغت fermentation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fermentation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fermentation

لغات نزدیک fermentation

پیشنهاد بهبود معانی