آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Leavening

American: ˈlevənɪŋ British: ˈlevənɪŋ

معنی leavening

noun

خمیرمایه، خمیر، ماده‌ای که خمیر را ور می‌آورد، ورآور (leavening agent هم می‌گویند)

noun

تعدیل کننده، تغییر دهنده (بهطور تدریجی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد leavening

  1. noun an agent that stimulates or precipitates a reaction, development, or change
  1. verb to influence
  1. verb cause to puff up with a leaven
    Synonyms:
    raising lightening fermenting proving infusing imbuing

ارجاع به لغت leavening

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leavening» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leavening

لغات نزدیک leavening

پیشنهاد بهبود معانی