آیکن بنر

راهنمای استفاده از بخش «لغات من» در فست دیکشنری

راهنمای استفاده از بخش «لغات من»

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Fermentable

معنی fermentable | جمله با fermentable

adjective

تخمیرپذیر، قابل تخمیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The bacteria feed on fermentable matter in the compost.

باکتری‌ها از مواد تخمیرپذیر در کمپوست تغذیه می‌کنند.

Some fermentable foods are beneficial for gut bacteria.

برخی غذاهای تخمیرپذیر برای باکتری‌های روده مفید هستند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He avoids fermentable foods to reduce digestive issues.

او برای کاهش مشکلات گوارشی از خوردن غذاهای قابل تخمیر پرهیز می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fermentable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fermentable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fermentable

لغات نزدیک fermentable

پیشنهاد بهبود معانی