آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Ebullition

ˌebəˈlɪʃən ˌebəˈlɪʃən

معنی ebullition

noun

جوشانی، جوشندگی، جوش (همراه با گاز و حباب مانند مشروبات گازدار)، جوشش

noun

(بیرون ریختن ناگهانی برای مثال بروز دادن احساسات) برون‌ریزی، برون‌ریز، دق دل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ebullition

  1. noun bubbling up
    Synonyms:
  1. noun a sudden display, as of emotion
    Synonyms:

ارجاع به لغت ebullition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ebullition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ebullition

لغات نزدیک ebullition

پیشنهاد بهبود معانی