آیکن بنر

خسوف ۱۶ شهریور، ماه خونین به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه خونین به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bubbly

ˈbʌbli ˈbʌbli

صفت تفضیلی:

bubblier

صفت عالی:

bubbliest

معنی bubbly | جمله با bubbly

adjective informal

(معمولاً برای توصیف خانم‌ها) سرزنده، شاداب، بشاش، شاد، خوش‌حال، پرانرژی، پرشور، بانشاط

Her bubbly personality always brightens up the room.

شخصیت پرانرژی او همیشه فضا را شاد می‌کند.

Despite the challenges, she remained bubbly and optimistic.

باوجود چالش‌ها، او همچنان شاداب و خوش‌بین باقی ماند.

adjective

پرحباب، حباب‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The kids loved playing with the bubbly soap solution.

بچه‌ها عاشق بازی با محلول صابون پرحباب بودند.

The bubbly foam on the cappuccino looked very appealing.

کف حباب‌دار روی کاپوچینو بسیار جذاب به نظر می‌رسید.

noun uncountable

شامپاین (نوشیدنی الکلی سفید یا صورتی گران‌قیمت)

The celebratory dinner wouldn't be complete without a bottle of bubbly.

جشن شام بدون بطری شامپاین کامل نخواهد بود.

The bride and groom shared a sip of bubbly after the ceremony.

عروس و داماد بعداز مراسم جرعه‌ای شامپاین نوشیدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bubbly

  1. noun a white sparkling wine either produced in Champagne or resembling that produced there
    Synonyms:
  1. adjective sparkling
    Synonyms:
    fizzy gassy aerated carbonated bubbling effervescent spumante
    Antonyms:

سوال‌های رایج bubbly

صفت تفضیلی bubbly چی میشه؟

صفت تفضیلی bubbly در زبان انگلیسی bubblier است.

صفت عالی bubbly چی میشه؟

صفت عالی bubbly در زبان انگلیسی bubbliest است.

ارجاع به لغت bubbly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bubbly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bubbly

لغات نزدیک bubbly

پیشنهاد بهبود معانی