صفت تفضیلی:
more malleableصفت عالی:
most malleableچکشپذیر، چکشخوار، انعطافپذیر، شکلپذیر
Gold is a highly malleable metal.
طلا فلز بسیار چکشپذیری است.
The malleable metal can be easily shaped into various forms.
این فلز چکشخوار را میتوان بهراحتی به حالتهای مختلفی شکل داد.
The artist preferred using malleable clay for her sculptures.
این هنرمند ترجیح داد که برای مجسمههای خود از خاک رس شکلپذیر استفاده کند.
انعطافپذیر، منعطف، شکلپذیر، قابل تغییر، تربیتپذیر، تأثیرپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A good leader should be malleable, adapting to the needs of their team.
یک رهبر خوب باید انعطافپذیر باشد و خود را با نیازهای تیم سازگار کند.
Children’s minds are often malleable, absorbing new ideas quickly.
ذهن کودکان اغلب انعطافپذیر است و ایدههای جدید را بهسرعت جذب میکند.
His malleable opinions changed frequently with new information.
نظرات منعطف او با اطلاعات جدید مرتباً تغییر میکردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «malleable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/malleable