با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Indomitable

ɪnˈdɑːmət̬əbl ɪnˈdɒmətəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
رام‌نشدنی، سرکش، سخت، غیر‌قابل‌فتح، تسخیرناپذیر، تسلط‌ناپذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- indomitable courage
- شجاعت باثبات
- indomitable will
- اراده‌ی استوار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indomitable

  1. adjective steadfast, unyielding
    Synonyms: dogged, impassable, impregnable, insuperable, insurmountable, invincible, invulnerable, obstinate, pertinacious, resolute, ruthless, staunch, stubborn, unassailable, unbeatable, unconquerable, undefeatable, unflinching, willful
    Antonyms: beatable, conquerable, unstable, weak, yielding

ارجاع به لغت indomitable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indomitable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indomitable

لغات نزدیک indomitable

پیشنهاد بهبود معانی