شکستناپذیر، مغلوبنشدنی، مهارنشدنی، غلبهناپذیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tech giant once looked invincible, but new competitors are challenging it now.
این غول فناوری زمانی مهارنشدنی به نظر میرسید، اما حالا رقبای جدیدی آن را به چالش کشیدهاند.
Her confidence made her look emotionally invincible.
اعتمادبهنفسش او را از نظر احساسی مغلوبنشدنی جلوه میداد.
an invincible army
قشون شکستناپذیر
an invincible conviction
اعتقاد راسخ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «invincible» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/invincible