Inviolate

ɪnˈvaɪələt ɪnˈvaɪələt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
غصب‌نشدنی، معتبر، تجاوز‌نشده، مصون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد inviolate

  1. adjective Without defect
    Synonyms: unbroken, untouched
  2. adjective (of a woman) having the hymen unbroken
    Synonyms: intact
  3. adjective Must be kept sacred
    Synonyms: inviolable, sacrosanct

ارجاع به لغت inviolate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «inviolate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/inviolate

لغات نزدیک inviolate

پیشنهاد بهبود معانی