گذشتهی ساده:
bulletproofedشکل سوم:
bulletproofedسومشخص مفرد:
bulletproofsوجه وصفی حال:
bulletproofingصفت تفضیلی:
more bulletproofصفت عالی:
most bulletproofضد یا مانع گلوله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a bulletproof vest
جلیقه (یا جامهی) ضدگلوله
They bulletproofed his car.
اتومبیل او را ضدگلوله کردند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bulletproof» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bulletproof