فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Cussed

ˈkəst ˈkʌsɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    cusses
  • وجه وصفی حال:

    cussing

معنی‌ها

adjective
ملعون، منفور، نفرین‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
adjective
سمج
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cussed

  1. adjective stubbornly persistent in wrongdoing
    Synonyms:
    obstinate unrepentant obdurate

ارجاع به لغت cussed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cussed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cussed

لغات نزدیک cussed

پیشنهاد بهبود معانی