آخرین به‌روزرسانی:
Cuss Word
معنی cuss word | جمله با cuss word
collocation
noun
countable
informal
کلمه‌ی رکیک، کلمه‌ی اهانت‌آمیز، دشنام، فحش، ناسزا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The movie was filled with cuss words.
فیلم مملو از کلمات رکیک بود.
She tried to avoid using any cuss words in her presentation.
او تلاش کرد تا از به کار بردن هرگونه کلمه‌ی اهانت‌آمیز در ارائه‌ی خود اجتناب کند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
She apologized for using a cuss word in front of the children.
او به‌دلیل استفاده از ناسزا در مقابل بچه‌ها، عذرخواهی کرد.
ارجاع به لغت cuss word
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «cuss word» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cuss-word
لغات نزدیک cuss word
- - cuspidor
- - cuss
- - cuss word
- - cussed
- - cussedness