با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Irreparable

ɪˈreprəbl ɪˈreprəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
جبران‌ناپذیر، مرمت‌ناپذیر، خوب‌نشدنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- irreparable damage
- آسیب جبران‌ناپذیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد irreparable

  1. adjective unable to be fixed
    Synonyms: beyond repair, broken, cureless, destroyed, hopeless, impossible, incorrigible, incurable, irrecoverable, irredeemable, irremediable, irremedial, irreplaceable, irretrievable, irreversible, ruined, uncorrectable, unrecoverable
    Antonyms: fixable, mendable, repairable, reparable

لغات هم‌خانواده irreparable

ارجاع به لغت irreparable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irreparable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irreparable

لغات نزدیک irreparable

پیشنهاد بهبود معانی