فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Reparable

ˈrepərəbl̩ ˈrepərəbl̩

صفت تفضیلی:

more reparable

صفت عالی:

most reparable

معنی

adjective

قابل جبران، اصلاح‌پذیر، تعمیر‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد reparable

  1. adjective capable of being repaired or rectified
    Synonyms:
    fixable curable recoverable remediable restorable improvable rectifiable corrigible redeemable emendable
    Antonyms:
    irreparable

ارجاع به لغت reparable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «reparable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/reparable

لغات نزدیک reparable

پیشنهاد بهبود معانی