فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Irreplaceable

ˌɪrɪˈpleɪsəbl ˌɪrɪˈpleɪsəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    غیرقابل‌تعویض، غیر‌منقول، بی‌عوض
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد irreplaceable

  1. adjective Existing only in one known example
    Synonyms: unique, one-of-a-kind, nonrenewable, invaluable
  2. adjective Impossible to replace
    Synonyms: unreplaceable
    Antonyms: replaceable

ارجاع به لغت irreplaceable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irreplaceable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/irreplaceable

لغات نزدیک irreplaceable

پیشنهاد بهبود معانی