فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Irreparably

ɪˈreprəbli ɪˈreprəbli

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور غیرقابل‌ِجبران، به‌طور جبران‌ناپذیر، به‌طور غیرقابل‌ِترمیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She had broken his heart irreparably.

قلب او را به‌طور جبران‌ناپذیری شکسته بود.

The car has been irreparably damaged.

ماشین به‌طور غیرقابل‌ِترمیم آسیب دیده است.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده irreparably

  • adverb
    irreparably

ارجاع به لغت irreparably

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irreparably» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irreparably

لغات نزدیک irreparably

پیشنهاد بهبود معانی