امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Incorrupt

American: ˌɪnkəˈrʌpt British: ˌɪnkəˈrʌpt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( incorrupted =) درست، فاسد نشده، صحیح و بی‌عیب، پاک کردن، سالم کردن، درست کار کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت incorrupt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incorrupt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incorrupt

لغات نزدیک incorrupt

پیشنهاد بهبود معانی