فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Scop

American: ˈshōp British: skōp

شکل جمع:

scops

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

ادبیات قدیمی شاعر، نقال، آوازه‌خوان، دوره‌گرد، شاعر دوره‌گرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Many people gathered to hear the scop share his stories.

بسیاری از مردم گرد هم آمدند تا به داستان‌های نقال گوش بسپارند.

The scop's tales often contained lessons about life and morality.

داستان‌های شاعر دوره‌گرد اغلب شامل درس‌هایی درباره‌ی زندگی و اخلاق بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scop

  1. noun one who recites poetry in a performance setting
    Synonyms:
    bard poet

ارجاع به لغت scop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scop

لغات نزدیک scop

پیشنهاد بهبود معانی