(singular) پلیس راه، گشت بزرگراه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He saw the flashing lights of the highway patrol car in his mirror.
چراغ های چشمک زن ماشین گشت بزرگراه را در آینه خود دید.
Highway patrol officers closed the road.
ماموران گشت بزرگراه جاده را بستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «highway patrol» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/highway-patrol