آخرین به‌روزرسانی:

Highway Patrol

American: ˈhaɪˌwepəˈtroʊl British: ˈhaɪweɪpəˈtrəʊl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

(singular) پلیس راه، گشت بزرگراه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He saw the flashing lights of the highway patrol car in his mirror.

چراغ های چشمک زن ماشین گشت بزرگراه را در آینه خود دید.

Highway patrol officers closed the road.

ماموران گشت بزرگراه جاده را بستند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت highway patrol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «highway patrol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/highway-patrol

لغات نزدیک highway patrol

پیشنهاد بهبود معانی