شکل جمع:
evacuationsتخلیه، انتقال، برونبری (انتقال مردم از محلی خطرناک به مکانی امن)
They demanded the immediate evacuation of the occupying forces.
آنان خواستار تخلیهی فوری نیروهای اشغالگر شدند.
The rapid evacuation saved many lives during the disaster.
انتقال سریع جان افراد زیادی را در طول فاجعه نجات داد.
دفع، تهیسازی، تخلیه (بهویژه رودهها)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the evacuation of feces
دفع مدفوع
the evacuation of sediments from the pipes
تهیسازی لولهها از رسوبات
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «evacuation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/evacuation