با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Evacuation

ɪˌvækjəˈweɪʃn̩ ɪˌvækjʊˈeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    evacuations

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    تخلیه، تهی سازی، برون بری
    • - the evacuation of feces
    • - دفع سرگین
    • - the evacuation of sediments from the pipes
    • - تهی‌سازی لوله‌ها از رسوبات
    • - They demanded the immediate evacuation of the occupying forces.
    • - آنان خواستار تخلیه‌ی فوری نیروهای اشغالگر شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد evacuation

  1. noun removal
    Synonyms: draining, discharge, emptying, expulsion, clearing
  2. noun withdrawal
    Synonyms: abandonment, removal, retreat, exodus, departure

ارجاع به لغت evacuation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evacuation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evacuation

لغات نزدیک evacuation

پیشنهاد بهبود معانی