شکل جمع:
removalsرفع، ازاله
برداشت، رفع، عزل
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the removal of all obstacles on the road to progress
برداشتن کلیهی موانع بر سر راه ترقی
the secret removal of the jewels
برداشتن مخفیانه جواهرات
His removal from that job did not take place easily.
برداشتن (عزل) او از آن شغل آسان صورت نگرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «removal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/removal