آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Overstock

ˌoʊvərˈstɑːk ˌoʊvərˈstɑːk ˌəʊvəˈstɒk ˌəʊvəˈstɒk

معنی overstock

noun verb - transitive

زیاد پر کردن، بیش‌از‌حد اندوختن، زیاد ذخیره کردن، موجودی بیش‌ازحد لزوم داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد overstock

  1. noun an amount or quantity beyond what is needed, desired, or appropriate
  1. verb to place a load
    Synonyms:
    overload cram overfill
  1. verb stock excessively
    Antonyms:
    understock

ارجاع به لغت overstock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overstock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overstock

لغات نزدیک overstock

پیشنهاد بهبود معانی