فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Overstrain

ˌoʊvəˈstreɪn ˌoʊvəˈstreɪn ˌəʊvəˈstreɪn ˌəʊvəˈstreɪn

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive verb - intransitive

سخت به تلاش افتادن، زور زیادی زدن، به خود فشار بیش‌از‌حد آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

that load is too heavy; don't overstrain yourself

به خودت فشار نیاور، آن بار خیلی سنگین است

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد overstrain

  1. verb strain excessively
    Synonyms:
    overextend

ارجاع به لغت overstrain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overstrain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/overstrain

لغات نزدیک overstrain

پیشنهاد بهبود معانی