فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Preservative

prɪˈzɜrːvət̬ɪv prɪˈzɜːvətɪv

شکل جمع:

preservatives

معنی‌ها

noun

(مواد غذایی) ماده‌ی نگه دارنده، ماده‌ی محافظ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preservative

  1. adjective able to preserve
    Synonyms:
    conservative protective saving precautionary preservatory conservatory
  1. noun
    Synonyms:
    salt alcohol vinegar chemical preserving agent prophylaxis saltpeter hygienic preserver formaldehyde

ارجاع به لغت preservative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preservative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/preservative

لغات نزدیک preservative

پیشنهاد بهبود معانی