آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Assemblage

əˈsemblɪdʒ əˈsemblɪdʒ

معنی assemblage | جمله با assemblage

noun

جمع‌آوری، اجتماع، انجمن، عمل سوار کردن (ماشین یا موتور)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

The greatest assemblage of marsupials live in Australia.

بیشترین انواع پستانداران کیسه‌دار در استرالیا زیست می‌کنند.

an assemblage of different ideas

مجموعه‌ای از ایده‌های گوناگون

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد assemblage

لغات هم‌خانواده assemblage

ارجاع به لغت assemblage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «assemblage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/assemblage

لغات نزدیک assemblage

پیشنهاد بهبود معانی