بسیار پیچیده
The contract was filled with byzantine clauses and stipulations that made it difficult to understand.
این قرارداد پر از بندها و شروط بسیار پیچیده بود که درک آن را دشوار میکرد.
The company's decision-making process was byzantine.
فرایند تصمیمگیری شرکت بسیار پیچیده بود.
مربوط به بیزانس، مربوط به روم شرقی، بیزانسی (با B بزرگ)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The Byzantine Empire played a significant role in shaping the history of Europe and the Middle East.
امپراتوری بیزانس نقش مهمی در شکلگیری تاریخ اروپا و خاورمیانه داشت.
the Byzantine architecture
معماری بیزانسی
بیزانسی (بومی یا ساکن بیزانس) (با B بزرگ)
Many Byzantines were skilled craftsmen and artists.
بسیاری از بیزانسیها صنعتگران و هنرمندان ماهری بودند.
The Byzantines developed a unique style of art.
بیزانسیها سبک منحصربهفردی از هنر را توسعه دادند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «byzantine» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/byzantine