آخرین به‌روزرسانی:
Synthesis
ˈsɪnθɪsɪs
ˈsɪnθɪsɪs
شکل جمع:
synthesesمعنی‌ها
noun
C1
ترکیب، تلفیق، (شیمی) امتزاج، پیوند، هم‌گذاری
مترادف و متضاد synthesis
-
noun combining; combinationSynonyms:combination union whole amalgamation fusion integration construction compound composite blend unification structure organization unit organism entirety integrating forming constructing making one building a whole coalescence welding amalgamAntonyms:separation division
ارجاع به لغت synthesis
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «synthesis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/synthesis
لغات نزدیک synthesis
- - synth
- - synthesic
- - synthesis
- - synthesist
- - synthesize