فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Synthesize

ˈsɪnθɪsaɪz ˈsɪnθɪsaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    synthesized
  • شکل سوم:

    synthesized
  • سوم شخص مفرد:

    synthesizes
  • وجه وصفی حال:

    synthesizing

معنی

  • verb - transitive
    ترکیب کردن، آمیختن، ترکیب شدن، هم‌گذاری کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد synthesize

  1. verb combine; make whole
    Synonyms: amalgamate, arrange, blend, harmonize, incorporate, integrate, manufacture, orchestrate, symphonize, unify
    Antonyms: divide, separate

ارجاع به لغت synthesize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «synthesize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/synthesize

لغات نزدیک synthesize

پیشنهاد بهبود معانی