شکل جمع:
integrationsکاملسازی، تکمیل، هماگنی، یکپارچهسازی، همگرایی، همبستهسازی، تلفیق، یکیسازی، ادغام، الحاق، ترکیب، اتحاد، هامیدگی، همبندی، همبستگی، همسازی، یگانگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
The automobile is an integration of many machine parts.
اتومبیل ترکیبی از دستگاههای متعدد است.
an integration of efforts
تلفیق کوششها
seamless integrations
همبستهسازی یکپارچه
(برطرفسازی تبعیض نژادی و مذهبی و غیره و عمومی سازی) همآمیزی گشودن به روی همه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The integration of blacks into the South African society.
همآمیزی سیاهان در جامعهی آفریقای جنوبی.
integration of public schools
(امریکا) چند نژادی کردن مدارس دولتی
racial integration
همآمیزی نژادی
(ریاضی) انتگرال گیری، نابسوده یابی، حساب جامعه، روش کسرهای ساده، بندک سازی، بندک گیری
(روانشناسی) پیوستگی، یکپارچگی شخصیت، درستش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «integration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/integration