به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Multiplex

ˈmʌltəpleks ˈmʌltəpleks
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun adjective
    تسهیم کردن، تسهیم
  • noun adjective
    چندتایی، متعدد، مرکب، (در تلفن و تلگراف) چند خبر را هم‌زمان بر روی یک سیم فرستادن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد multiplex

  1. adjective Many and varied; having many features or forms
    Synonyms: manifold

ارجاع به لغت multiplex

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «multiplex» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/multiplex

لغات نزدیک multiplex

پیشنهاد بهبود معانی