شکل جمع:
complexitiesپیچیدگی
The complexity of the human brain is still not fully understood by scientists.
دانشمندان هنوز بهطور کامل پیچیدگی مغز انسان را درک نکردهاند.
The complexity of the application caused numerous glitches and errors.
پیچیدگی این برنامهی کاربردی باعث بروز عیبهای فنی و خطاهای متعددی شد.
the complexity of this computer's structure
پیچیدگی ساختمان این کامپیوتر
پیچیدگی، هر چیز پیچیده و بغرنج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He became acquainted with the complexities of political life.
با پیچیدگیهای زندگی سیاسی آشنا شد.
The project manager faced numerous complexities when trying to integrate the new software system.
مدیر پروژه هنگام تلاش برای ادغام سیستم نرمافزاری جدید با پیچیدگیهای متعددی مواجه شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «complexity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/complexity