آخرین به‌روزرسانی:

Mazy

mazy mazy

معنی

adjective

گیج، سردرگم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mazy

  1. adjective resembling a labyrinth in form or complexity
    Synonyms:
    labyrinthine labyrinthian

ارجاع به لغت mazy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mazy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mazy

لغات نزدیک mazy

پیشنهاد بهبود معانی