با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

MB

ˌem ˈbiː ˌem ˈbiː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    انگلیسی بریتانیایی پزشکی لیسانس پزشکی (مدرک)، لیسانسیه‌ی پزشکی (شخص)
    • - She worked hard to earn her MB.
    • - سخت کار کرد تا لیسانس پزشکی خود را کسب کرد.
    • - The hospital was in need of more MBs to join their team.
    • - بیمارستان به لیسانسیه‌های پزشکی بیشتری نیاز داشت.
  • noun countable
    کامپیوتر مگابایت (یکای اطلاعات و ذخیره‌سازی در رایانه برابر با ۱/۰۴۸/۵۷۶ بایت)
    • - The software update requires at least 500 MB of free storage.
    • - به‌روزرسانی نرم‌افزار به حداقل 500 مگابایت فضای ذخیره‌سازی آزاد نیاز دارد.
    • - I need to buy a flash drive with at least 32 GB, which equals 32,000 MB.
    • - باید یک فلش با حداقل 32 گیگابایت بخرم که معادل 32000 مگابایت است.
  • noun
    منیتوبا (یکی از استان‌های کانادا)
    • - The package is being sent to a residential address in MB.
    • - این بسته در حال ارسال به یک آدرس مسکونی در منیتوبا است.
    • - The letter was returned because I forgot to include "MB" in the address.
    • - نامه برگردانده شد زیرا فراموش کردم منیتوبا را در آدرس وارد کنم.
  • abbreviation
    میلی‌بار (mb) (millibar)
    • - The barometric pressure dropped to 1000 mb overnight.
    • - فشار هوا در طول شب به 1000 میلی‌بار کاهش یافت.
    • - The weatherman predicted a drop in pressure to 1000 mb.
    • - هواشناس کاهش فشار تا 1000 میلی‌بار را پیش‌بینی کرد.
  • noun
    مگابیت (Mb) (megabit)
    • - My internet speed is 100 Mb per second.
    • - سرعت اینترنت من 100 مگابیت بر ثانیه است.
    • - The download speed is only 10 Mb, it's too slow.
    • - سرعت دانلود فقط 10 مگابیت است، خیلی کند است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد MB

  1. noun A unit of information equal to 1024 kibibytes or 2^20 (1,048,576) bytes
    Synonyms: megabyte, m, mebibyte, mib
  2. noun A unit of information equal to 1000 kilobits or 10^6 (1,000,000) bits
    Synonyms: megabit, mbit
  3. noun (a British degree) a bachelor's degree in medicine
    Synonyms: Bachelor of Medicine

ارجاع به لغت MB

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «MB» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mb

لغات نزدیک MB

پیشنهاد بهبود معانی