آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۷ دی ۱۴۰۳

    Stitch

    stɪtʃ stɪtʃ

    گذشته‌ی ساده:

    stitched

    شکل سوم:

    stitched

    سوم‌شخص مفرد:

    stitches

    وجه وصفی حال:

    stitching

    شکل جمع:

    stitches

    معنی stitch | جمله با stitch

    noun countable C2

    کوک

    stitch, کوک

    chain stitch

    کوک زنجیری

    stitch pattern

    الگوی کوک

    noun countable

    گره (هر یک از دایره‌های کوچک پشمی که هنگام بافتن درست می‌شود)

    stitch, گره (هر یک از دایره‌های کوچک پشمی که هنگام بافتن درست می‌شود)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    vertical stitch of red wool

    گره عمودی کاموای قرمز

    Transfer the stitch from needle 1 to needle 2.

    گره را از میل ۱ به میل ۲ جابه‌جا کن.

    noun countable

    یک نوع دوخت یا بافت خاص، الگوی دوخت یا بافت

    zigzag stitch

    دوخت زیگزاگی

    cross stitch

    دوخت ضربدری

    noun countable C2

    پزشکی بخیه

    stitch, بخیه
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The cut in my finger needed five stitches.

    بریدگی انگشتم به پنج بخیه نیاز داشت.

    His head wounds needed 10 stitches.

    جراحت سرش به ۱۰ بخیه نیاز داشت.

    noun singular countable

    درد شدید و ناگهانی (در پهلو یا کمر)

    Can we slow down? I've got a stitch.

    امکان دارد آهسته برویم؟ کمرم درد گرفت.

    I got a stitch after running for the bus.

    بعد از اینکه دنبال اتوبوس دویدم، پهلویم درد گرفت.

    verb - transitive verb - intransitive

    دوختن، کوک زدن، بخیه زدن

    The doctor stitched up my wound.

    دکتر زخم مرا بخیه زد.

    to stitch a button of a shirt

    به پیراهن دکمه دوختن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد stitch

    1. verb fasten by sewing; do needlework
      Synonyms:
      sew sew together join run up baste make a seam suture
    1. noun a sudden sharp pain, especially in the side.
      Synonyms:
      pain
    1. noun a sensation of physical discomfort occurring as the result of disease or injury
      Synonyms:
      pain ache soreness misery sting stab pang twinge smart throe prick prickle

    Idioms

    a stitch in time saves nine

    کار به‌موقع، از خسارت بعدی جلوگیری می‌کند

    in stitches

    درحال خنده‌ی شدید، روده‌بر

    سوال‌های رایج stitch

    معنی stitch به فارسی چی میشه؟

    کلمه "stitch" در زبان انگلیسی به معنای کوک، گره، و بخیه است. این کلمه در بافت‌های مختلف و زمینه‌های گوناگون کاربرد دارد و هر یک از معانی آن ویژگی‌ها و نکات خاص خود را دارد. در ادامه به بررسی هر سه معنی و نکات جالب آن‌ها می‌پردازیم.

    ۱. کوک

    کوک به معنای دوختن دو یا چند قطعه پارچه به یکدیگر است. این عمل با استفاده از سوزن و نخ انجام می‌شود و می‌تواند در دوخت لباس، دکوراسیون داخلی، و یا صنایع دستی مورد استفاده قرار گیرد. انواع مختلف کوک‌ها وجود دارد که هر یک برای هدف خاصی طراحی شده‌اند. به عنوان مثال:

    - کوک ساده (Running stitch): این نوع کوک به راحتی و با سرعت بالا انجام می‌شود و برای دوخت‌های سریع و غیررسمی مناسب است.

    - کوک زیگزاگ (Zigzag stitch): این نوع کوک برای جلوگیری از ریش‌ریش شدن لبه‌های پارچه استفاده می‌شود و معمولاً در دوخت‌های کشی و نرم کاربرد دارد.

    نکته جالب این است که تکنیک‌های دوختن و کوک زدن در فرهنگ‌های مختلف به شکل‌های متفاوتی وجود دارد و هر فرهنگ ویژگی‌های خاص خود را در این زمینه دارد. به عنوان مثال، در فرهنگ‌های آسیایی، دوخت‌های دستی و تزیینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

    ۲. گره

    گره به معنای ایجاد یک حلقه یا تنگ کردن یک رشته است که معمولاً برای ثابت نگه‌داشتن دو یا چند رشته به هم استفاده می‌شود. گره‌ها در انواع مختلفی وجود دارند، از جمله:

    - گره ساده: این نوع گره برای اتصال دو رشته به یکدیگر به کار می‌رود و در بسیاری از صنایع مختلف کاربرد دارد.

    - گره دریایی: این گره به عنوان گره‌ای مطمئن و غیرقابل باز شدن شناخته می‌شود و در فعالیت‌های دریایی و کوهنوردی بسیار کاربردی است.

    نکته جالب این است که گره‌زدن یک هنر است و در بسیاری از ورزش‌ها و فعالیت‌های خارج از منزل، مهارت در گره‌زدن می‌تواند تفاوت‌های زیادی ایجاد کند. برای مثال، در صخره‌نوردی، گره‌زدن صحیح می‌تواند جان فرد را نجات دهد.

    ۳. بخیه

    بخیه به معنای دوختن زخم‌ها و جراحت‌ها با استفاده از سوزن و نخ پزشکی است. این فرآیند به عنوان یک روش درمانی در پزشکی شناخته می‌شود و برای جلوگیری از خونریزی و تسریع در بهبودی زخم‌ها به کار می‌رود. بخیه‌ها می‌توانند از نوع موقتی یا دائمی باشند و بسته به نوع جراحت و محل آن، تکنیک‌های مختلفی برای بخیه زدن وجود دارد.

    نکته جالب در مورد بخیه‌ها این است که با پیشرفت علم پزشکی، مواد مختلفی برای بخیه زدن تولید شده‌اند، از جمله نخ‌های قابل جذب که نیازی به کشیدن آن‌ها نیست و به طور طبیعی توسط بدن جذب می‌شوند.

    گذشته‌ی ساده stitch چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده stitch در زبان انگلیسی stitched است.

    شکل سوم stitch چی میشه؟

    شکل سوم stitch در زبان انگلیسی stitched است.

    شکل جمع stitch چی میشه؟

    شکل جمع stitch در زبان انگلیسی stitches است.

    وجه وصفی حال stitch چی میشه؟

    وجه وصفی حال stitch در زبان انگلیسی stitching است.

    سوم‌شخص مفرد stitch چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد stitch در زبان انگلیسی stitches است.

    ارجاع به لغت stitch

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «stitch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stitch

    لغات نزدیک stitch

    • - stirrup pump
    • - stishovite
    • - stitch
    • - stitchery
    • - stitchwort
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.