شکل جمع:
digressionsانحراف، گریز، پرتشدگی از موضوع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His speech was full of digressions.
نطق او پر از حاشیهگویی بود.
This long digression has led me away from my main story.
این انحراف طولانی مرا از داستان اصلیم دور کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «digression» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/digression