شکل جمع:
episodesرویداد، رخداد، واقعه، حادثه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
one of the episodes of the Second World War
یکی از رویدادهای جنگ جهانی دوم
a volcanic episode
رخداد آتشفشانی
پزشکی روانپزشکی سلامت روان دوره (کوتاه و ناگهانی)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She had another episode of anxiety last night and couldn't sleep.
او شب گذشته دورهی دیگری از اضطراب داشت و نمیتوانست بخوابد.
The doctor explained that the patient's episode of dizziness was due to low blood pressure.
دکتر توضیح داد که دورهی سرگیجه بیمار به دلیل فشار خون پایین بوده است.
قسمت، بخش، اپیزود
a TV film series of 30 episodes
یک سریال تلویزیونی مشتمل بر سی قسمت
The episodes of this novel are like beads on a string.
بخشهای این رمان مانند مهرههای نخشدهی تسبیح هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «episode» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/episode