حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
اتفاقی ،ضمنی ،عارضی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This novel is episodic and the various incidents do not hang together well.
این رمان دارای قسمتهای مختلف است و حوادث گوناگون خوب با هم جور نیستند.
an episodic life
یک زندگی پررخداد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «episodic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/episodic